- سگ زندگی
- کسی که مانند سگان زندگانی دارد آنکه زندگی پستی دارد
معنی سگ زندگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خصومت، منازعه، مناقشه، لجاجت
((~ِ زِ دِ))
فرهنگ فارسی معین
آب زندگانی، گویند چشمه ای است در ظلمت که هر از آن بنوشد عمر جاودان پیدا می کند، اسکندر و خضر به دنبال آن رفتند، خضر از آن آب نوشید و عمر جاودان یافت، آب حیات
آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، چشمۀ زندگی، چشمۀ الیاس، چشمۀ نوش، آب حیات، آب بقا، آب خضر، چشمۀ حیات، آب حیوان، چشمۀ خضر، چشمۀ حیوان، نوشاب، ماالحیاة، شربت حیوان، جان افزا، عین الحیات، جان فزا برای مثال معنی آب زندگی و روضۀ ارم / جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست (حافظ - ۱۴۸)
عمل سازنده بودن، مطربی
سازنده بودن، عمل سازنده، در موسیقی ساز زدن، نواختن، نوازندگی
Effervescence, Liveliness, Peppiness, Perkiness, Spiritedness, Vivaciousness
Constructiveness
шипучесть , живость , бодрость , жизнерадостность , оживлённость
конструктивность
Sprudeln, Lebendigkeit, Lebhaftigkeit
Konstruktivität
шипучість , життєвість , жвавість
конструктивність
konstruktywność
musowanie, żywotność, witalność, żywiołowość
起泡 , 活力 , 活泼 , 生气勃勃
efervescência, vivacidade
construtividade
costruttività
effervescenza, vivacità
constructividad
efervescencia, vivacidad
constructivité
effervescence, vivacité, entrain
constructiviteit
bruisen, levendigheid
झाग , जीवन्तता , उत्साह , जीवंतता , चपलता
रचनात्मकता
sifat konstruktif
buih, keceriaan, semangat
فوارانٌ , حياةٌ , نشاطٌ , حيويّةٌ
بناءٌ